آیا همۀ انسانهای دنیا شادی و غم و خشم را مثل هم احساس میکنند؟
هیچچیز مثل مهاجرت نمیتواند نشان دهد چطور چیزهایی که طبیعی به نظر میرسند درواقع مصنوعات فرهنگی هستند. نیکیل کریشنان میگوید: وقتی از هند به انگلستان رفتم، باورم نمیشد که فشاردادن برآمدگی گلویم به معنای «اشاره به شرافت» نیست یا وقتی برای ابراز موافقت یا مخالفت سرم را کج میکردم، مسخرهام میکردند. بعداً یاد گرفتم برای ابراز موافقت یا مخالفت صرفاً سرم را به بالا و پایین یا چپ و راست حرکت دهم. این دست تجربهها سوال بزرگتری به ذهنمان میآورد: آیا همۀ انسانهای دنیا عواطف و هیجانات واحدی دارند؟
چطور کارل يونگ سر از ترانههای بیتیاس درآورد؟
دکتر موری استاین، استاد روانشناسی، وقتی سی سال پیش کتابی مقدماتی دربارۀ اندیشۀ یونگ برای دانشجویانش تدوین میکرد، هیچگاه فکرش را هم نمیکرد که روزی کتابش در کرۀ جنوبی در صدر فهرست کتابهای پرفروش قرار بگیرد. اما این اتفاق یکشبه افتاد، وقتی گروه کیپاپ مشهور بیتیاس اعلام کرد بر اساس این کتاب آلبومی جدید منتشر خواهد کرد و لینک خرید کتاب را در وبسایت رسمی خودش به اشتراک گذاشت.
متاورس به اندازۀ دنيايی که میشناسيم واقعی است
در این دورۀ تماسهای تصویری، «من را میبینی؟» یکی از سؤالهای رایج است، ولی اگر آن را از فیلسوف استرالیایی، دیوید چالمرز، بپرسید معنای عمیقتری پیدا میکند. چالمرز در جواب این سوال گفت: «فیلسوفان محافظهکار خواهند گفت نه، من فقط تعدادی پیکسل روی صفحه میبینم، نه شما را». اما دیدگاه خود او متفاوت است: «بله، شما را درست میبینم»؛ به هر دو معنای «درست»: هم کامل و هم صحیح. این ادعای بهظاهر ساده معناهای فلسفی عمیقی دارد.
کمالگرايی میتواند به چرخۀ باطلی در خانواده تبديل بشود
کمالگرایانِ دیگرمحور خودشان را کامل و دیگران را ناقص میبینند. در این نوع کمالگرایی، فرد توقعات غیرواقعیاش را در بیرون از خود جستوجو میکند، مثلاً در همسرش، همکارانش و در فرزندانش و وقتی زندگی آنطور که انتظار دارد پیش نمیرود، این برداشتها تبدیل میشوند به اتهامزنی: «کاش این کار را درست انجام داده بودی، آن وقت خوشحالتر بودم» یا «مشکل من نیستم، تویی». اما روانشناسان میگویند در پسِ کمالگرایی دیگرمحور ناامنی و معمولاً خودشیفتگی نهفته است. کمالگرایی دیگرمحور چیست و چطور همزمان به والدین و فرزندان آسیب میرساند؟
بازسازی نمیخواستم، طلاق میخواستم
چه میشود که زنی با سه بچۀ کوچک، تصمیم میگیرد از شوهری که دوستش دارد جدا شود؟ هر زندگی داستانی بیرونی دارد که دیگران میتوانند ببینند. خانوادهای معمولی بدون مشکلاتی لاینحل. اما درون آدمها چه؟ اگر آنجا چیزها سر جای خودشان نباشند چه میشود؟ آنر جونز، در این جستار از این درون حرف میزند. از وضعیتی نادیدنی که به نقطهای میرسد که تصمیم میگیرد همه چیز را خراب کند و دوباره بسازد.
خودکشی بهمثابۀ رواندرد
ادوارد اشنایدمن، روانشناس و جامعهشناس آمریکایی، یکتنه، درک ما از پدیدۀ خودکشی را تغییر داد. او، که به پدرِ خودکشیشناسی مشهور است، بیش از چهل سال دربارۀ این موضوع تحقیق کرد و پیشنهادها و راهحلهایی که ارائه داد، هنوز که هنوز است، سالانه جان هزاران نفر از کسانی که مستعد آسیبزدن به خودشاناند را در سراسر جهان نجات میدهد. اشنایدمن، در این مقالۀ کوتاه، حاصلِ یک عمر پژوهش خود دربارۀ خودکشی را خلاصه و جمعبندی میکند.